عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

:: فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود



آمار وب سایت:
 

بازدید امروز : 12
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 12
بازدید ماه : 187
بازدید کل : 10893
تعداد مطالب : 26
تعداد نظرات : 0
تعداد آنلاین : 1

آپلود نامحدود عکس و فایل

آپلود عکس

  در باره سرگذشت زمین:

دانشمندان قدیمی فکر می کردند که کل قاره ها در ابتدا یک قاره بو دند که نام آن پانگه آ بود روزی قاری پانگه آ شکافی بر داشت که این شکاف این قاره را به دو قسمت تقسیم کرد که نام یک قسمت لورازیا ونام قسمت دیگر گوندوانا بود که دریای میان این دو قاره تتیس نام گرفت و در آن زمان بزرگترین اقیانوس پانتالاسا نام داشت بعد ها این دو قاره شکافته و هر یک به قاره های دیگری تجزیه شدند                                                                                                        پایان مقدمه                                                  

ساخت بنر . لوگو و لینک باکس رایگان

از ما حمایت کنید

به این امتیاز دهید



:: موضوعات مرتبط: علمی , عمومی , ,
:: بازدید از این مطلب : 600
|
امتیاز مطلب : 17
|
تعداد امتیازدهندگان : 4
|
مجموع امتیاز : 4
ن : [cb:post_author_name]
ت : [cb:post_create_date]

چنانچه گفته شد اتم‌ها از ترکیب الکترون‌ها و پروتون‌ها شکل گرفته‌اند و هسته اتم‌ها نیز از پروتون‌های مثبت و نوترون‌های خنثی تشکیل شده‌است. به این ترتیب، اتم خنثی هسته‌ای با بار مثبت دارد که با الکترون‌های (منفی) احاطه شده‌است. اندازه هسته در هر اتم از مرتبه حدود ۱۰/۱ اندازه اتم است. بقیه حجم اتم را الکترون‌های مداری در اشغال خود دارند.

ساخت بنر . لوگو و لینک باکس رایگان

از ما حمایت کنید

به این امتیاز دهید



:: موضوعات مرتبط: علمی , ,
:: بازدید از این مطلب : 531
|
امتیاز مطلب : 17
|
تعداد امتیازدهندگان : 4
|
مجموع امتیاز : 4
ن : [cb:post_author_name]
ت : [cb:post_create_date]

الکترون[۳] یک ذره زیر اتمی است که حامل یک بار الکتریکی منفی می‌باشد. الکترون هیچ جزء یا ذرهٔ زیر مجموعهٔ شناخته شده‌ای ندارد. بنابراین الکترون به طور کلی به عنوان یک ذرهٔ بنیادی شناخته می‌شود.[۴] یک الکترون دارای جرمی تقریباً برابر با۱۸۳۶/۱ جرم پروتون است.[۵][۶] اندازه حرکت زاویه‌ای ذاتی (اسپین) الکترون یک مقدار نیمه صحیح بر حسب ħ است، که به معنای آن است که الکترون یک فرمیون می‌باشد. پاد ذره ی الکترون پوزیترون نامیده می‌شود. پوزیترون همان الکترون است با این تفاوت که پوزیترون حامل بار الکتریکی با علامت مخالف بار الکتریکی الکترون است. هنگامی که یک الکترون با یک پوزیترون برخورد می‌کند، هردو ذره ممکن است پراکنده شوند و یا اینکه کاملاً نابود شوند، و یک جفت (یا بیشتر) فوتون‌های اشعه گاما تولید کنند. الکترون‌ها که متعلق به اولین نسل خانوادهٔ ذرات لپتون هستند،[۷] در واکنش‌های گرانشی، الکترومغناطیسی و واکنش‌های ضعیف شرکت می‌کنند.[۸] الکترون‌ها، همانند همهٔ مواد، ویژگی‌های مکانیک کوانتومی مربوط به ذره و نیز موج را دارند، بنابراین آن‌ها می‌توانند با ذرات دیگر برخورد کنند و مانند نور دچار پراش شوند. هرچند به خوبی در آزمایش‌های انجام شده روی الکترون نشان داده می‌شود که دلیل این دوگانگی جرم بسیار کوچک الکترون است. از آنجاکه الکترون یک فرمیون است، طبق اصل طرد پاولی هیچ دو الکترونی نمی‌توانند یک حالت کوانتومی داشته باشند.[۷] مفهوم یک مقدار بار تجزیه ناپذیر برای توضیح ویژگی‌های شیمیایی اتم‌ها به عنوان یک نظریه در آمد و در سال ۱۸۳۸ توسط یک فیلسوف طبیعت گرای انگلیسی به نام ریچارد لامینگ مطرح شد;[۹] نام الکترون در سال ۱۸۹۴ توسط یک فیزیکدان ایرلندی به نام جورج جانتسون استونی برای این بار الکتریکی انتخاب شد. الکترون در سال ۱۸۹۷ توسط ج.ج. تامسون و گروهش که متشکل از فیزیکدانان انگلیسی بود، به عنوان یک ذره شناسایی شد.[۱۰][۱۱][۱۲]

در بسیاری از پدیده‌های فیزیکی مانند الکتریسیته، مغناطیس و رسانش گرمایی، الکترون‌ها نقشی اساسی را ایفا می‌کنند. یک الکترون در حرکت نسبت به یک ناظر یک میدان مغناطیسی تولید می‌کند، و توسط میدان‌های مغناطیسی خارجی منحرف خواهد شد. هنگامی که یک الکترون شتاب می‌گیرد، می‌تواند انرژی را به شکل فوتون جذب کرده و یا تابش کند. الکترون‌ها به همراه هستهٔ اتم که متشکل از پروتون‌ها و نوترون‌ها است، اتم‌ها را می‌سازند. هر چند که الکترون‌ها تنها ٪۰۶/۰ جرم کل یک اتم را تشکیل می‌دهند. نیروی جاذبهٔ کولنی بین یک الکترون و یک پروتون باعث می‌شود که الکترون‌ها در اتم‌ها مقید بمانند. تبادل و یا اشتراک گذاری الکترون بین دو اتم یا بیشتر دلیل اصلی تشکیل پیوندهای شیمیایی است.[۱۳]

طبق نظریه بیشتر الکترون‌های عالم در بیگ بنگ تولید شدند، اما آنها همچنین ممکن است از طریق واپاشی بتای ایزوتوپ‌های رادیواکتیو در برخوردهای با انرژی بالا مانند هنگامی که پرتوهای کیهانی وارد جو می‌شوند، تولید شده باشند. الکترون‌ها ممکن است به وسیلهٔ نابودی با پوزیترون‌ها نابود شوند، و یا ممکن است در حین تشکیل هسته در ستاره‌ها، جذب شوند. وسایل آزمایشگاهی قادرند تا الکترون‌های منفرد را به خوبی پلاسمای الکترون، نگهداری و مشاهده کنند، زیرا تلسکوپ‌های مخصوص می‌توانند پلاسمای الکترون را در فضای بیرونی جو آشکار سازی کنند. الکترون‌ها کاربرد‌های فراوانی دارند که از آن جمله می‌توان به جوشکاری، لوله‌های پرتو کاتدی، میکروسکوپ‌های الکترونی، پرتودرمانی، لیزرها و شتاب دهنده‌های ذرات اشاره کرد.

ساخت بنر . لوگو و لینک باکس رایگان

از ما حمایت کنید

به این امتیاز دهید



:: موضوعات مرتبط: علمی , ,
:: بازدید از این مطلب : 689
|
امتیاز مطلب : 16
|
تعداد امتیازدهندگان : 4
|
مجموع امتیاز : 4
ن : [cb:post_author_name]
ت : [cb:post_create_date]


یک فیزیکدان آلمانی به نام جان ویلهلم هیتورف عهده دار مطالعهٔ رسانایی الکتریکی در گازهای رقیق بود. در سال ۱۸۶۹ او یک تابش را که از کاتد ساطع می‌شد کشف کرد، که اندازهٔ این تابش با کاهش فشار گاز افزایش می‌یافت. در سال ۱۸۷۶ یک دانشمند آلمانی به نام یوگن گلدشتاین نشان داد که پرتوهای این تابش می‌توانند سایه تولید کنند، و او این اشعه‌ها را اشعه‌های کاتدی نامید.[۲۶] در طول دههٔ ۱۸۷۰، یک شیمیدان و فیزیکدان انگلیسی به نام سر ویلیام کروکس، اولین لولهٔ پرتو کاتدی را به یک محفظه با خلأ بالا تبدیل کرد.[۲۷] او سپس نشان داد که پرتو‌های لومینسانس در داخل لوله ظاهر شده، حامل انرژی هستند و از کاتد به طرف آند حرکت می‌کنند. علاوه بر این، او قادر بود تا با اعمال یک میدان مغناطیسی پرتوها را منحرف کند و بدین وسیله او توانست نشان دهد که این پرتو همانند اینکه بار منفی داشته باشد رفتار می‌کند.[۲۸][۲۹] در سال ۱۸۷۹ او پیشنهاد داد که این ویژگی‌ها را می‌توان با چیزی که او آن را مادهٔ پرتوزا نامید، توضیح داد. او پیشنهاد کرد که این ماده چهارمین حالت ماده‌است که شامل مولکول‌های با بار منفی است که با سرعت بالا از کاتد تابش می‌شوند.[۳۰]

یک فیزیکدان آلمانی الأصل انگلیسی به نام آرتور شوستر به وسیلهٔ قرار دادن صفحات فلزی به موازات پرتوهای کاتدی و اعمال پتانسیل الکتریکی بین این صفحات، به گسترش آزمایشات کروکس پرداخت. میدان ایجاد شده پرتو‌ها را به طرف صفحهٔ با بار مثبت منحرف کرد، که ثابت می‌کرد این پرتوها حامل بار منفی هستند. با اندازه گیری مقدار این انحراف به ازای یک جریان معین، در سال ۱۸۹۰ شوستر قادر بود تا نسبت بار به جرم اجزای این پرتو را تخمین بزند. از آنجا که این نسبت بیش از هزار بار بزرگتر از آنچه انتظار داشتند بود، عدهٔ کمی به آن توجه کردند.[۲۸][۳۱]

در سال ۱۸۹۶ یک فیزیکدان انگلیسی به نام ج.ج تامسون با همکارانش به نام‌های جان تاونسند و ویلسون،[۳۲] آزمایش‌هایی را انجام دادند که نشان می‌داد پرتوهای کاتدی که قبلاً تصور می‌شد از موج‌ها، اتم‌ها یا مولکول‌ها ساخته شده‌اند، واقعاً ذرات یکتایی هستند.[۳۳] تامسون تخمین‌های خوبی از بار e و جرم m زد که نشان می‌داد ذرات پرتو کاتدی، که او آن‌ها را «کورپوسکل» می‌نامید، احتمالاً دارای جرمی معادل یک هزارم جرم سبک ترین یون شناخته شده یعنی هیدروژن هستند.[۳۳][۳۴] او نشان داد که نسبت بار به جرم آنها یعنی e/m به جنس کاتد بستگی ندارد. او بعداً نشان داد که ذرات با بار منفی تولید شده به وسیلهٔ مواد رادیواکتیو، مواد پرحرارت و مواد تحت تابش نورانی، یکسان هستند.[۳۳][۳۵] نام الکترون دوباره برای این ذرات توسط یک فیزیکدان ایرلندی به نام جورج فیتزگراد پیشنهاد داده شد و این نام تاکنون مورد پذیرش جهانی است.[۲۸]

هنگام مطالعهٔ مواد معدنی دارای خاصیت فلوئورسانس در سال ۱۸۹۶ یک فیزیکدان فرانسوی به نام هانری بکرل کشف کرد که این مواد بدون قرار گرفتن در معرض یک منبع انرژی خارجی، پرتو تابش می‌کنند. این مواد رادیو اکتیو تبدیل به موضوع مورد علاقه دانشمندان از جمله فیزیکدان نیوزلندی به نام ارنست رادرفورد شدند که کشف کرد این مواد تابش کنندهٔ ذرات هستند. او این ذرات را بر اساس توانایی نفوذشان در مواد، آلفا و بتا نامید.[۳۶] در سال ۱۹۰۰ بکرل نشان داد که پرتوهای بتای تولید شده به وسیلهٔ رادیوم توسط میدان الکتریکی منحرف می‌شوند و نسبت جرم به بار آنها با پرتو‌های کاتدی یکسان است.[۳۷] این مشاهده، دیدگاه وجود الکترون‌ها به عنوان جزئی از اتم‌ها را تقویت کرد.[۳۸][۳۹]

در سال ۱۹۰۹ بار الکترون با دقت بیشتری توسط یک دانشمند امریکایی به نام رابرت میلیکان و بوسیله آزمایش قطره روغن او اندازه گیری شد و او نتایج این آزمایش را در سال ۱۹۱۱ منتشر کرد. در این آزمایش از یک میدان الکتریکی استفاده شده بود تا از سقوط قطره‌های کوچک روغن بر اثر جاذبه جلوگیری کند. این وسیله می‌توانست بار الکتریکی را برای تعداد کمی هم چون ۱-۱۵۰ یون را با خطای کمتر از٪ ۳/۰ اندازه بگیرد. پیش از این آزمایش‌های قابل مقایسه‌ای توسط گروه تامسون انجام شده بود ،[۳۳] که در آن‌ها از بخار قطرات ریز آب باردار که به وسیله برقکافت تولید شده بودند استفاده شده بود،[۳۲] و در سال ۱۹۱۱ آبرام ایوفی به طور جداگانه به همان نتیجهٔ میلیکان با استفاده از میکروذرات فلزات دست یافت، و نتایج آن را در سال ۱۹۱۳ منتشر کرد.[۴۰] هر چند که قطره‌های روغن به دلیل سرعت تبخیر کمتر، از قطره‌های آب پایدار تر و در نتیجه برای آزمایش دقیق در زمان‌های طولانی مناسب تر بودند.[۴۱]

در اوایل قرن بیستم مشخص شد که در شرایط خاصی یک ذرهٔ باردار متحرک با سرعت بالا باعث میعان بخار آب فراسیرشده در مسیر خود می‌شود. در سال ۱۹۱۱ چارلز ویلسون از این ویژگی استفاده کرد تا اتاقک ابر خود را طراحی کند که اجازه می‌داد از مسیر ذرات باردار نظیر الکترون‌های با سرعت بالا عکس برداری شود.[۴۲]

ساخت بنر . لوگو و لینک باکس رایگان

از ما حمایت کنید

به این امتیاز دهید



:: موضوعات مرتبط: علمی , ,
:: بازدید از این مطلب : 645
|
امتیاز مطلب : 16
|
تعداد امتیازدهندگان : 4
|
مجموع امتیاز : 4
ن : [cb:post_author_name]
ت : [cb:post_create_date]

تاریخچه فوتسال [ویرایش]

منشا شکل گیری فوتسال به شهر مونته‌ویدئوی اوروگوئه باز می‌گردد. در سال 1930، ژوان کارلوس سریانی، فوتبال 5 نفره را برای مسابقات جوانان در YMCA پی‌ریزی کرد.[۲] فوتسال به سرعت در آمریکای‌جنوبی بخصوص برزیل محبوبیت پیدا کرد. بسیاری از بازیکنان بزرگ و مشهور فوتبال برزیل، از طریق کسب مهارت‌های رشته ورزشی فوتسال، سبک‌ها و متدهای خود را در رشته فوتبال گسترش دادند و این موضوع زمینه مطرح شدن آنها را به عنوان بازیکنان بزرگ فوتبال فراهم کرد. بازیکنانی مانند پله، زیکو، به‌به‌تو و سایر ستاره‌های فوتبال برزیل مهارت‌های خود را از طریق بازی در زمین‌های فوتسال و شرکت در این رشته ورزشی ترقی دادند. از آن هنگام، برزیل راه خود را به سوی مطرح شدن به عنوان قطب اصلی فوتسال جهان در پیش گرفت و اکنون مسابقات این رشته ورزشی تحت حمایت فیفا در سراسر جهان برگزار می‌شود.[۳]

اولین رقابت بین‌المللی فوتسال در سال 1965 برگزار شد، زمانی که پاراگوئه اولین جام آمریکای‌جنوبی را بدست آورد. 6 جام دیگر در آمریکای‌جنوبی تا سال 1979 برگزار شد که برزیل پیروز تمامی این میادین بود. برزیل جایگاه خود را به عنوان قدرت برتر در اولین جام آمریکایی تا سال 1980 حفظ کرد و این جام را بار دیگر در سال 1984 بدست آورد.[۴]

قهرمانی فوتسال جهان [ویرایش]

نخستین دوره قهرمانی فوتسال جهان با پشتیبانی FIFUSA (پیش از ادغام اعضای آن با FIFA در سال 1989)، در سائوپائولوی برزیل برگزار شد که با قهرمانی برزیل به پایان رسید. کامیابی برزیلی‌ها در دومین جام‌جهانی فوتسال در کشور اسپانیا و در سال 1985 تکرار شد اما در سومین جام‌جهانی در سال 1988 و در کشور استرالیا، برزیل مقابل پاراگوئه تن به شکست داد.

در سال ۱۹۸۹ فیفا پشتیبانی مالی مسابقات فوتسال را بدست گرفت و نخستین جام‌جهانی فوتسال با پشتیبانی فیفا در هلند برگزار شد. پس از آن، جام‌های‌جهانی در سال‌های ۱۹۹۲ در هنگ‌کنگ، ۱۹۹۶ در اسپانیا، ۲۰۰۰ در گواتمالا، ۲۰۰۴ در تایوان و ۲۰۰۸ در برزیل برگزار شد.[۵][۶][۷]

فوتسال در اروپا به عنوان عضو جدیدی از یوفا مطرح شده که محبوبیت و عمومیت یافتن آن مقدمه‌ای برای برگزاری مسابقات قهرمانی فوتسال اروپا شده است. اولین مسابقات قهرمانی، در فوریه 1999 در شهر گراندای اسپانیا برگزار شد و فینال پرشور و هیجانی داشت.

خلاصه قوانین فوتسال [ویرایش]

قانون یکم:

زمین بازی؛ که خلاصه مشخصات و نکات قابل توجه با رسم شکل توضیح داده شد.
    • تذکر: ورود و خروج بازیکنان در موقع تعویض بایستی از محدوده مشخص شده انجام گیرد.
  • قانون دوم:
توپ؛ محیط آن حداقل ۶۲ و حداکثر ۶۴ سانتیمتر وزن توپ ۳۹۰ الی ۴۳۰ گرم

(توپ نمره ۴) شناسایی استاندارد هنگامی که توپ از ارتفاع ۲ متری به زمین رها می‌شود نباید بیشتر از ۶۵ و کمتر از ۵۵ سانتیمتر از زمین مسابقه جهش نماید.

  • قانون سوم:
تعداد بازیکنان؛ یک مسابقه با شرکت دو تیم نباید بیش از ۵ بازیکن باشد که یکی از آنها دروازه بان با لباس مشخص است در شروع مسابقه حداقل بازیکن باید ۵ نفر باشد در صورت اخراج بازیکن هر تیم کمتر از دو نفر مسابقه باید تعطیل شود.

۱- حداکثر بازیکن ذخیره ۷ نفر می‌باشد. ۲- تعداد تعویض سیار نامحدود است حتی دروازه بان (رنگ لباس دروازه بان متمایز از بازیکنان) ۳- عمل تعویض زمانی خاتمه می‌یابد که بازیکن جانشین وارد زمین شود ۴- چنانچه در جریان بازی تعویض سیار بازیکن جانشین قبل از اینکه بازیکن تعویضی کامل زمین را ترک کند وارد زمین شود. داور بازی را قطع (با رعایت آوانتاژ به تیم حریف) بازیکن تعویضی را بیرون بفرستد به بازیکن جانشین اخطار و بازی با یک ضربه آزاد غیر مستقیم به نفع تیم مقابل از محل توقف توپ زده می‌شود.

  • قانون چهارم:

وسایل بازیکن؛ استفاده از کفش مخصوص برای بازیکن اجباری است - نقص این قانون بازیکن خاطی از زمین خارج فرستاده با تکمیل وسایل با اجازه داوران حتماً در هنگام توقف بازی وارد زمین شود.

  • قانون پنجم:

برای اداره بازی یک داور اصلی یا سر داور؛ تعیین می‌گردد. قدرت او که قانون به او تفویض نموده است از هنگام شروع بازی تا هنگام اتمام بازی، هر مورد مرتبط با بازی نتیجه نهایی تصمیم با اوست در صورت عدم حضور وقت نگهدار این مسؤولیت به عهده اوست.

  • قانون ششم:

کمک داور (داور دوم)؛ بایستی برای هر مسابقه تعیین شود طرف مقابل داور اصلی انجام وظیفه می‌کند همان قدرت اجرایی را دارد به جز (همه وقایعی را که قبل در حین یا بعد از بازی می‌افتد ثبت و گزارش کند) در صورت نبودن وقت نگهدار وظیفه دارد دو دقیقه اخراجی بازیکنان و تایم یک دقیقه را محاسبه نماید و تعویض سیار صحیح انجام گرفته است. در صورت دخالت بی مورد از جانب کمک داور، داور اصلی بایستی او را از وظیفه آن معاف شخصی دیگری جانشین وی موضوع را گزارش کند.

    • تذکر:

در صورت وجود اختلاف نظر بین داور اصلی و کمک داور سرداور (داور اصلی) حاکم خواهد بود.

  • قانون هفتم:

وقت نگهدار؛ در خارج از بازی در امتداد خط میانی در منطقه تعویض بازیکنان قرار گیرد. وظایف او نگهداری وقت بازی ۲ دقیقه اخراجی یادداشت تایم اوت‌ها و دادن علامت تایم اوت به داوران اعلام زمان بازی با صوت به داوران و یادداشت ۵ خطای اول هر تیم در هر نیمه که توسط داوران اعلام شده - ثبت شماره گلزنان و بازیکنان اخراجی و اخطاری و تایم اوت‌ها آن‌ها می‌باشد.

  • قانون هشتم:

مدت بازی؛ مدت بازی دو وقت ۲۰ دقیقه‌ای و زمان بین دو نیمه استراحت ۱۵ دقیقه‌ای می‌باشد - هر تیم می‌تواند در هر نیمه یک تایم درخواست کند (در بازی‌های حذفی در وقت اضافی تایم اوت وجود ندارد).

  • قانون نهم:

شروع بازی، برنده قرعه اختیار انتخاب زمین و بازنده قرعه ضربه شروع بازی را می‌زند. ضربه شروع به داخل زمین حریف با علامت داور اصلی خواهد بود که فاصله بازیکن مقابل با توپ ۳ متر خواهد بود - از ضربه شروع مستقیماً گل به دست می‌آید.

  • قانون دهم:

توپ در بازی و خارج از بازی؛ وقتی توپ خارج از بازی به طور کامل از خط طولی یا عرضی چه از هوا و زمین گذشته باشد. برخورد توپ به سقف سالن اوت اعلام شده و ادامه آن روی خط طولی نزدیکتر می‌باشد که توسط حریف زده می‌شود.

  • قانون یازدهم:

روش به دست آمدن گل؛ تمام توپ از خط دروازه بین تیرهای عمودی و افقی عبور کرده به شرطی که بازیکن مهاجم توپ را با دست یا بازو و پرتاب حمل یا هل نداده باشد.

  • قانون دوازدهم:

خطاها و رفتارهای ناشایست؛ هرگاه بازیکنی سهواً یا از روی بی احتیاطی یا نیروی نامتعادل یا بیش از اندازه ۱۱ خطای زیر را مرتکب شود یک ضربه آزاد مستقیم -یک ضربه پنالتی- به نفع تیم مقابل (اگر داخل محوطه جریمه باشد) گرفته می‌شود: لگد زدن -پشت پا زدن - پریدن روی حریف - تنه شدید و خطرناک - تنه از پشت به حریف - تف انداختن - زدن حریف - گرفتن حریف - هل دادن حریف - با شانه به حریف حمله کردن - تکل کردن.

هفت خطای منجر به اخطار: ۱ - مرتکب رفتار غیر ورزشی ۲- با گفتار و کردار به تصمیم داور اعتراض نماید. ۳- مکرراً قوانین بازی را نقص نماید. ۴- شروع مجدد بازی را به تأخیر اندازد. ۵- هنگام شروع مجدد بازی، ضربه آزاد و ضربه کرنر فاصله لازم رعایت نکند. ۶- بدون اجازه داور وارد زمین شود. ۷- بدون اجازه داور زمین را ترک کند. هفت خطای منجر به اخراج: ۱- مرتکب خطای شدید بازی شود. ۲- مرتکب برخورد با زننده شود. ۳- روی حریف یا هر فرد دیگر تف بیندازد ۴- عمداً با دست زدن به توپ، حریف را از یک گل یا موقعیت گل محروم نماید. ۵- موقعیت آشکار گل حریف به سمت دروازه در داخل پیشروی با خطای آزاد مستقیم سلب نماید. ۶- کلمات توهین آمیز بر زبان بیاورد. ۷- در یک مسابقه اخطار دوم بگیرد. تذکر مهم: بازیکنی که اخراج می‌گردد توسط داور بازی حتماً باید به رختکن هدایت شود و بعد از ۲ دقیقه تیم می‌تواند بازیکن دیگر جایگزین نماید.

  • قانون سیزدهم:

ضربه آزاد؛ تحت عنوان دو دسته ضربه آزاد مستقیم و ضربه آزاد غیر مستقیم می‌باشد. در ضربه آزاد مستقیم می‌توان مستقیماً به حریف گل زد.

  • قانون چهاردهم:

خطاهای جمع شده؛ در صورتی که خطاهای یک تیم در هر نیمه به ۵ رسیده (از خطاهای ۱۱ گانه آزاد مستقیم)، (کلیه خطاها قانون ۱۲) از آن به بعد اگر یکی از خطای قانون ۱۲ را مرتکب شود خطای ششم یک ضربه آزاد مستقیم (از نقطه پنالتی دوم) یا محل وقوع خطا (اگر محل خطا بین نقطه پنالتی دوم و دروازده حریف باشد) بدون تشکیل دیوار دفاعی به صورت مستقیم زده می‌شود. مهاجمین و مدافعین باید فاصله ۵ متر را رعایت کنند. (خط فرضی نقطه پنالتی فاصله رعایت گردد).

    • تذکر:

اگر خطای ششم عقبتر از نقطه پنالتی دوم بود، مستقیم به نقطه پنالتی دوم منتقل شده ضربه زده می‌شود (حق پاس دادن را ندارد).

  • قانون پانزدهم:

ضربه پنالتی؛ از نقطه پنالتی زده می‌شود. زننده ضربه باید مشخص باشد. ضربه حتماً باید به طرف جلو (دروازه حریف) زده شود.

  • قانون شانزدهم:

ضربه اوت؛ هرگاه تمام توپ از خط طولی چه از روی زمین چه از هوا بگذرد توپ بایداز محلی که خارج شد توسط تیم مقابل با پا به داخل زمین زده شود. زننده ضربه توپ ساکن روی خط طولی یا خارج از زمین خط طولی باشد بازیکنان تیم مقابل حداقل ۵ متر از محله ضربه باید فاصله داشته باشد از ضربه اوت نمی‌توان مستقیم گل زد.

  • قانون هفدهم:

پرتاب اوت دروازه پرتاب؛ پرتاب اوت دروازه مادامی در بازی است که توپ توسط دروازه بان با دست بیرون از محوطه جریمه قرار گیرد. پرتاب اوت دروازه خطای ۴ ثانیه ندارد. برگشت اوت دروازه دوباره به دروازه بان توسط مدافع (با دست لمس کردن یا کنترل) یک ضربه آزاد غیر مستقیم از محل ۶ متری انجام می‌گیرد. با پرتاب اوت دروازه نمی‌توان مستقیم گل زد.

  • قانون هجدهم:

ضربه کرنر؛ از ضربه کرنر می‌توان مستقیم گل زد. ۴ ثانیه دارد، اگر ضربه کرنر به طور صحیح زده نشود ضربه تکرار خواهد شد. در موقع زدن خطاها توپ باید ساکن باشد. همشه برنده قرعه سکه صاحب زمین بازی یا زننده پنالتی یا انتخاب رنگ پیراهن می‌باشد. تیمی می‌تواند تایم استراحت بگیرد که صاحب توپ باشد مثل ضربه کرنر، پرتاب اوت، ....... دروازه بان می‌تواند در زمین حریف بیش از ۴ ثانیه بازی کند. دروازه بان نمی‌تواند در جریان بازی مستقیم توپ را با دست وارد دروازه حریف کند . پاس عقب مادامی محسوب می‌شود که توپ از ضربه مچ پا به پایین زده شود (فقط از ناحیه کفش). در زدن اوت پا روی خط نباشد

تیم‌های برتر جهان در این رشته: ایران برزیل اسپانیا ایتالیا روسیه اوکراین آرژانتین

دانستنی لازم پیش از فوتسال [ویرایش]

گرم کردن بدن قبل از ورزش

مرحله گرم کردن و سرد کردن بدن یکی از اجزاء مهم تمرینات و مسابقات ورزشی می‌باشد. ورزشکاران باید آگاه باشند که از گرم کردن بدن نتیجه بهتری برای توانایی بدن می‌گیرند و بویژه جلوگیری از مصدومیت بدن می‌کند.

 

تمرینات گرم کردن عمومی عملیاتی هستند که بدن انسان را جدا از ورزش گرم و فعال می‌کند. این تمرینات برای گرم کردن ماهیچه و عضلات کلی بدن موثر هستند که از جمله مانند دویدن، بازیهای سبک یا کش دادن بدن می‌باشد . تمرینات مخصوص گرم کردن بدن برای ورزش فوتبال شامل تمرینات تکنیکی مثل توپ یک و دو کردن، پرتاب توپ یا ضرب زدن و…و…و… می‌باشد

در این بخش ما به تمرینات گرم کردن بدن قبل از بازی فوتبال میپردازیم

.تیم بازی ۳۰ دقیقه قبل از بازی وارد زمین می‌شود

 

مرحله اول

بازیکنان توسط مربی به مدت ۱۰ دقیقه آزاد گزاشته می‌شوند تا بازیکن با توجه به نیاز بدن خود، خود را آماده سازد که معمولاً با دویدن آرام و بعد دویدن با نرمش، نرمش در جا و کشش همراه می‌باشد

مرحله دوم

درست میکنیم ABCD زمین را به شکل مقابل

دوتیم ۵ نفره تقسیم میکنیم

ضربه برای بازیکنان آزاد است

زمان ۷ دقیقه می‌باشد

نکته مهم اینکه باید به بازیکنان تذکر داده شود که از تکگل و یا حرکتی که باعث صدمه دیدن شود خودداری کنند

این یک تمرین ایده ال قبل از شروع بازی می‌باشد که بازیکنان را در شرایط بازی قرارمیدهد

 

مرحله سوم

حرکات سرعتی

بازیکنان ۲ به ۲ تقسیم می‌شوند و کمک مربی در فاصله ۱۰ متری می ایستد

معمولا ۸ بار هر بازیکن بسمت مربی با سرعت می دود

دو تا سرعتی اول ۷۰% سرعت باید انجام شود تا بدن آماده سرعت صد در صد شود

سپس ۶ بار یا صد در صد سرعت باید انجام شود. در هر دفعه که سرعت زده می‌شود باید دو بازیکن هماهنگ در جا یک حرکت در جا را نیز انجام دهند، مثلا زانو بلند در جا، پا ….، سر زدن و هد استارت زدن، و.. و.. و..

در برگشت بازیکنان باید آرام آرام بر گردند بدون راه رفتن و یا ایستادن

در پایان حرکت سرعتی تنفس گرفتن و کشش کردن لازم می‌بازد

 

مرحله چهارم

محل شوت به سمت دروازه می‌باشد که بعد از یک دو کردن باید به دروازه زده شود و همچنین بازیکنان بنا به نیاز خود می‌تواند کار دیگری را با توپ انجام دهند مثلا مدافع از کمک مربی بخواهد برایش پرتاپ توپ کند تا با سر و یا پا بر گردرداند تا در شرایط بازی قرار بگیرد. و یا حرکت کششی و یا پا به توپ شدن و یا سرعتی کوتاه و مواردی که هر بازیکن بنا به نیاز خود احساس می‌کند

نکته قابل توجه دیگر حضورسر مربی در زمین که می‌تواند بازیکنان را زیر نظر داشته باشد و یا اگر بازیکنی در هنگام گرم کردن مشکل و یا مصدومیت کند بتواند سریع تسمیم بگیرد برای جانشینی و همچنین با صحبت کردن بازیکنان را روحیه دهد و همچنین بتواند نفرات تیم مقابل را نیز کنترل کند

 

تمرین هندبالی

ـ دو تیم را به دو گروه مساوی تقسیم میکنیم

ـ بازی در منطقه ۱۸ قدم صورت می‌گیرد

ـ دو تیم باید بوسیله دست به همدیگر پاس دهند

ـ اگر بازیکنی توپ را بیش از حد معطل کند توپ به تیم مقابل داده می‌شود

ـ نوع دیگر این تمرین بدین شکل انجام می‌شود

ـ پاس اول باید بوسیله دست پرتاب شود و ضربه بعدی بوسیله ضربه سر به یار پرتاب شونده و یار دیگر خودی بازگردانده شود

ـ شکل دیگر بدین صورت انجام می‌شود که ضربه باید ابتدا یک بار به زمین بر خورد کند و بازیکن بعدی در هوا آن را دریافت کند

برای موفقیت و پیروزی در ورزش و مسابقات نه تنها بدن انسان، بلکه روح انسان ( از لحاض فکر، احساسات، انگیزه ) هم باید آماده باشد. شخص باید فشار روحی و عصبانیت خود را زیر کنترل داشته باشد و هدف نهایی او پیروزی باشد و همچنین پذیرش شکست را هم داشته باشد تا روح و روان خود از آسیب حفظ کند

هر ورزش کاری می‌تواند بدون یک “مربی روانشناس” برای خود روشهای مختلفی اتخاذ کند مثل روحیه دادن و گرفتن از تیم خود و یا دعا کردن که می‌تواند باعث آرامش روحیه شود

و در این بخش هم حتی شناخت‌های جدید علمی پی برده است که استفاده کردن از این روشهای شخصی برای اصلاح کردن و کاملتر شدن یک ورزشکار موثر می‌باشد

هدف ما

بالا بردن پایه سازی، استقرار مجدد بنیادهای روحی یک ورزشکار و قدرت وی (بهینه سازی وضع حرکات و قدرت ورزشکار در مقابل وجود استرس در مسابقات ورزشی)

 

پتانسیال قدرت روحی

توانایی درک کردن موقعیت در زمان بازی، دارای تمرکز، هوشیاری، دارای رفتار مشکل گشایی، توانایی انتخاب، بر طرف کردن استرس و به دست آوردن بهبودی

 

روش ها

تمرینات روحی، روشهای آرامش و استراحت اعصاب، تمرین ایجاد انگیزه، تمرین سست کردن عضلات، تلقین اعتماد بنفس، تمرین درک کردن موقعیت

ساخت بنر . لوگو و لینک باکس رایگان

از ما حمایت کنید

به این امتیاز دهید



:: موضوعات مرتبط: ورزشی , علمی , ,
:: بازدید از این مطلب : 487
|
امتیاز مطلب : 16
|
تعداد امتیازدهندگان : 4
|
مجموع امتیاز : 4
ن : [cb:post_author_name]
ت : [cb:post_create_date]

مقدمه

اتم هیدروژن در واقع حالت مقید یک الکترون و یک پروتون است. هسته اتمی عناصر دیگر از پروتونها و نوترونهایی تشکیل می‌شود که با برهمکنشی قوی در قید یکدیگرند. پروتونهای آزاد را می‌توان هم در پرتوهای کیهانی یافت و هم با شتاب دهنده‌های ذرات تولید کرد. در آزمایشهای ویلهلم وین در سال 1898 و آزمایشهای متأخر جوزف تامسون در سال 1910، در میان ذرات یافت شده در جریانهای گازی یونیده ، ذره آلی با بار مثبت شناسایی شد که جرم آن تقریبا با جرم اتم هیدروژن بود.

در سال 1911 ارنست رادرفورد، در آزمایشهایی که در آنها که نیتروژن با ذرات آلفا بمباران می شد، دوباره با چنین ذرات باردار مثبتی روبرو شد و آنرا به عنوان هسته هیدروژن شناسایی کرد. تا سال 1920، او به این نتیجه رسیده بود که این ذره ، ذره بنیادی است و با توجه به این که واژه "protos" ، در زبان یونانی به معنی نخستین است، آنرا پروتون نامید تا موقعیت اولیه در خور اهمیت آن را در میان هسته‌های اتمی عناصر نشان دهد.



تصویر




جرم پروتون

جرم پروتون برابر است با mp = 938.272 MeV/C2 = 1.6726X10-27 Kg جرم پروتون 1836 برابر جرم الکترون است. برای مشاهده واپاشی پروتون به ذرات سبکتر ، جستجوی تجربی فراوانی انجام شده ، ولی تا به حال نتیجه‌ای حاصل نشده است. مستقل از مد واپاشی ، حد پایین طول عمر میانگین پروتون ، τ ، را می توان حدود 1025 سال دانست. عمر میانگین پروتون در بعضی از مدهای واپاشی خاص به حد بالاتری می‌رسد، برای مثال در واپاشی p → e+ + π0 مقدار τ بزرگتر از 1032 سال است.

بار الکتریکی

بار الکتریکی پروتون مثبت است. این بار در مقایسه با بار الکترون مقداری مساوی و علامتی مخالف دارد. qp = -qe = -e شواهد تجربی نشان می‌دهد که ماده (از لحاظ بار الکتریبکی) خمثی است و در آن lim (|qp + qe|/e)<1021 است. حد گشت و در دو قطبی الکتریکی پروتون ، dp ، کمتر از 7-10 emf است (1fm = 10-15m) ، و میانگین مربعی شعاع بار پروتون که در آزمایشهای پراکندگی الکترون از پروتون بدست می‌آید، در حدود 0.72fm2 است. پروتون دارای تکانه زوایه ای h/2 ، پاریته مثبت و گشتاور مغناطیسی 2.792847µN است (µN مگنتون هسته‌ای است).


µN = eh/2mpc = 0.1050 efm = 3.152X10-14MeV/T-1

نوترون ذره‌ای است که ساختارش شباهتهای فراوانی به ساختار پروتون دارد. تشابه جرم پروتونم و نوترونها ، در کنار یکسان بودن تکانه زاویه‌ای (اسپین) هر ذره یکسانی تقریبی برهمکنشی قوی میان پروتونها و برهمکنش قوی میان نوترونها ، به معنی مفهوم ایزوسپین منجر می‌شود. پروتون و نوترون را مشترکا نوکلئون می‌نامند. نوکلئون به دسته ذراتی که باریون نامیده می‌شود تعلق دارد. باریون تکانه زاویه‌ای نیمه صحیح (با یکای h) دارد. نوکلئون سبکترین باریون است.



تصویر




پاد پروتون (ضد پروتون)

پروتون پاد ذره‌ای به نام پاد پروتون دارد. پاد پروتون را اوئن چمبرلین ، امیلیو سگره ، کلاید ویگاند و توماس یسپسیلانتیس در سال 1955 میلادی ، با استفاده از بواترون در آزمایشگاه تابش برکلی ، کشف کردند. پس از مدت زمان کوتاهی ، پاد نوترون نیز با استفاده از همین بواترون کشف شد.

ترتیب در هسته اتم

هسته هر اتمی از پروتونها و نوترونها (یا نوکلئونها) تشکیل می‌شود. و این نوکلئونها از طریق برهمکنش قوی با یکدیگر پیوند دارند. ترکیب پروتونها و نوترونها در هر هسته معین بصورت A Z نشان داده نی شود که در آن ، A = Z+N است ، N و Z به ترتیب تعداد نوترونها و تعداد پروتونها است. تعداد پروتونها در هسته ، تعیین کننده تعداد الکترونهای اتم و در نتیجه تعیین کننده ویژگیهای اتمی (یا شیمیایی) است. در نمایش A Z ، علامت Z را اغلب با نماد شیمیایی اتم جایگزین می‌کنند.

ایزوتوپها

ایزوتوپها هسته‌هایی هستند که تعداد پروتونهای آنها باهم برابر ، ولی تعداد نوترونهایشان باهم متفاوت است. برای مثال ، ایزوتوپهای پایدار کلسیوم (Z = 20) عبارتند از: 48Ca ، 46Ca ، 44Ca ، 42Ca ، 40Ca. برای پایدارترین ایزوتوپهای عناصر سبک داریم : Z < N ، که این امر به دلیل قویتربودن برهمکنش پروتون - نوترون در مقایسه با برهمکنش پروتون - پروتون و نوترون - نوترون و همچنین به دلیل این است که انرژی جنبشی برای N = Z کمینه می‌شود. برای عناصر سنگینتر ، تأثیر دافعه کولنی بین پروتونها بطور نسبی مهمتر می‌شود و در نتیجه در پایدارترین ایزوتوپ داریم: N > Z.

خواص نوکلئونها در برقراری قوانین پایستگی و تعیین دقت آنها حائز اهمیت است. پایداری پروتون ، به مفهوم باریون منجر می‌شود. به نوکلئون و الکترون ، به ترتیب عددهای بار Bn = 1 و Bn = 0 نسبت می‌دهند. قاعده پایستگی عدد بار یونی ، همراه با این واقعیت که پروتون سبکترین باریون است، مانع از واپاشی پروتون می‌شود. با این همه نظریه وحدت بزرگ (GUT) پیش بینی می‌کند که بوزونهای پیمانه‌ای ابر سنگینی وجود دارند که در برهمکنش آنها ناپایستگی باریونها مجاز است، در نتیجه پروتون می‌تواند واپاشیده شود. حد تجربی طول عمر پروتون ، این مدلها را به شدت مقید می‌کند. برعکس الکترونها ، نوکلئونها ذرات بنیادی هستند.

کاربرد

برای مطالعه ساختار درونی پروتون و تولید ذرات جدید ، پروتون را تا انرژی حدود 106 Mev (معادل 1TeV) شتاب می‌دهند تا با الکترونها ، پروتونها یا هسته‌ها برخورد کند. پروتونهای شتابدار ، یا مستقیما از طریق نوترونهایی که در واکنشهای بعدی تولید می‌شوند. برای نابود کردن بافتهای سرطانی نیز مورد استفاده قرار می‌گیرند. پروتونها ، بخش اصلی پروتونهای کیهانی را تشکیل می‌دهند. پروتونهای با انرژی بسیار زیاد ، وقتی که وارد لایه بالایی جو می‌شوند، سرانجام در برخورد با هسته‌ها ، رگباری ذره‌ای پدید می‌آورند که چون به زمین می‌رسند بطور تجربی قابل آشکار سازی هستند.

ساخت بنر . لوگو و لینک باکس رایگان

از ما حمایت کنید

به این امتیاز دهید



:: موضوعات مرتبط: علمی , ,
:: بازدید از این مطلب : 567
|
امتیاز مطلب : 17
|
تعداد امتیازدهندگان : 4
|
مجموع امتیاز : 4
ن : [cb:post_author_name]
ت : [cb:post_create_date]

 

نکاتی در مورد تولید مثل

براي جفتگیری و جوجه كشي مناسب از قناری به نكات ذیل توجه نماييد :

۱- قناری نر و ماده باید کاملاً آماده باشند .

۲- قناری نر به قفس قناری ماده هدایت شود.

۳- محیطی آرام و به دور از رفت و آمدهای غیر ضروری برای جفتها فراهم شود.

۴- دو ماه قبل از جفتگیری قناریها تحت رژیم غذایی مناسب قرار گیرند تا جوجه های سالم و قوی بدهند و و خودشان نیز در این دوران بیش از حد ضعیف نشوند.

۵- دو قناري كه داراي عيب مشترك می باشند نبايد با يكديگر جفت شوند.

۶- از نظر جثه بايد هر دو يا يكي از جفتها داراي اندامي قابل ملاحظه باشد.

۷- برای جفتگیری از دو قناری با رنگهای مخالف یا متباین استفاده شود.

۸- قناریها باید کاملاً سالم و قوی باشند و اثری از کسالت و بیماری در آنها نباشد.

۹- دمای محیط برای جفتگیری بین 21 تا25 درجه سانتیگراد باشد.

۱۰- بهترين موقع براي جفت كردن قناريها نیمه فروردين ماه است و حتي الامكان از اسفند ماه نبايد زودتر جفتگیری انجام شود. اما اگر درجه حرارت اتاق قناريها ثابت باشد و آمادگي قناريها براي جفت گيري زیاد باشد بايد هر چند روز هم از موعد جفت گيري زودتر باشد ، از اين عمل جلوگيري ننمود چون باعث خراب شدن و تولک رفتن قناری می شود.

۱۱-  پرنده هايي را براي جفت انداختن انتخاب كنند كه در رده هاي مختلف سني قرار دارند. يك نر جوان را با ماده اي كه يكسال دارد در و يا بر عكس جفت کنید .

۱۲- در حد امکان یکی از جفتها تجربه  یک دوره جفتگیری موفق را داشته باشد.در صورت امکان از قناری ماده ای که سابقه بزرگ کردن جوجه را دارد استفاده کنید .

۱۳- مصرف برگ کاهو در زمان جفتگیری فراموش نشود.

۱۴- لانه تخمگذاری را روزچهارم یا پنجم در قفس بگذارید چون ممکن است قناری ماده تا زمان تخمگذاری چند بار لانه را بسازد و خراب کند و در نهایت خسته شده و لانه مناسبی نسازد و یا اینکه تخم بدون نطفه بگذارد.

۱۵- هفته اییک بار و به مقدار کم هفت تخم در ظرف شصتی  در اختیار جفتها و جوجه هایشان قرار گیرد.

۱۶- وقتی قناری ماده تخم گذاشت هر چه زودتر و به آرامی آنرا با تخم مصنوعی یا تخم بدون نطفه یا فاسد شده عوض کنید واین کار را تا آخرین تخم تکرار کنید وقتی قناری آخرین تخم را گذاشت تخمهای اصلی را به زیر قناری ماده برگردانید تا جوجه ها در فاصله زمانی کوتاهی ازهم متولد شوند.

۱۷- هفته ای دو بار غذای تخم مرغی دراختیار جفتها قرارگیرد و به محض تولد جوجه ها هر روز از غذای تخم مرغی استفاده شود.

۱۸- از قناری خوش آواز جهت آموزش جوجه ها استفاده شود تا قناریهای خوش آوازی تکثیر شوند.

۱۹- از داروهای تقویتی این دوره به طور صحیح استفاده گردد.

۲۰- از قفسهای استاندارد(50.40.30)استفاده گردد

ساخت بنر . لوگو و لینک باکس رایگان

از ما حمایت کنید

به این امتیاز دهید



:: موضوعات مرتبط: علمی , عمومی , ,
:: بازدید از این مطلب : 568
|
امتیاز مطلب : 16
|
تعداد امتیازدهندگان : 4
|
مجموع امتیاز : 4
ن : [cb:post_author_name]
ت : [cb:post_create_date]

آیا میدانستید که ایرانی ها روزانه بطور متوسط حتی نصف استکان هم شیر نمیخورند ؟

آیا میدانستید که هر ۵۰ ثانیه یک نفر در دنیا به بیماری ایدز مبتلا میشود ؟

آیا میدانستید که هنگام صحبت برای بیان هر کلمه هفتاد و دو ماهیچه به کار گرفته می‌شود ؟

آیا میدانستید که مرغ با شنیدن صدای موسیقی بزرگترین تخم را می گذارد ؟

آیا میدانستید که جگر تنها عضو داخلی بدن است که اگر باعمل جراحی قسمتی از آن برداشته شود دوباره رشد میکند؟

 

ساخت بنر . لوگو و لینک باکس رایگان

از ما حمایت کنید

به این امتیاز دهید



:: موضوعات مرتبط: علمی , آیا می دانستید , ,
:: بازدید از این مطلب : 421
|
امتیاز مطلب : 17
|
تعداد امتیازدهندگان : 4
|
مجموع امتیاز : 4
ن : [cb:post_author_name]
ت : [cb:post_create_date]

موضوع: علمی

 

زمين

معانی واژه أرض

واژه «اَرض» بمعنی: کره زمين ــ قطعه ای از زمين ــ خشکي ـــ سطح زمين ـ آنچه از زمين روی آن راه می رويم و زندگی می کنيم (يعني لايه بالائی زمين) - جا و مکان - جای بی ساختمان و بی کشت - بخش پائين هر چيزی که با زمين تماس دارد (و به بالای آنسماء گفته می شود) - بخش پائين دست و پای چهارپا و پايه هر چيزی که با زمين تماس داشته باشد - خاک ـــ زکام (مذکر و مؤنث) ـ تبِ لرز و لرزه، می باشد. و در چهار چوب قاعده و مبحث مجاز و اسم مبهم که معنی آن با قرينه يا قرينه های موجود در جمله روشن می شود به معانی ديگری مانند: کشور و قلمرو نيز می آيد.   و در قرآن بمعنی گوناگون خود آمده است. جمع آن:  أراضٌ و أُرُوض و أرضات وأَرَضُون و أراضي.

دور بردن زمين و درآوردن آب و گياه آن

 

« و زمين را پس از آن ضمن چرخش دور برد. آب و گياهِ آن را هر دو از خود آن  درآورد». 

نکات آيه:

1ـــ  زمين ضمن چرخش دور برده شدهاست:

در آيات پيش از اين آيات می گويد: «اَ اَنـْـتـُمْ اَشَـدُّ خـَلْـقـاً اَمِ السَّـماءُ بَـنـيـها ــ رَفـَعَ سَـمْکَـهـا فـَسَـوّيـهـا»!

«آيا آفـرينش شـمـا مـشکـل تر است يا ساختن مـنـظومـه شمسی؟ که نواحی و جوانب آنرا بهم آورده غلظت آنرا بالا برد  و آنرا ساخت». راجع به اين آيات در آغاز مـنـظـومه شمسی صحبت شد. پـس از آن، آيات مزبور مطرح می کند کـه:زمـين را ضمن چرخاندن (غـلـتاندن) دور برده است. اين موضوع نيز در مطالب مربوط به منظومه شـمـسی ديـديـم کـه در ابـتـدا سيارات در کنار خورشيد درست شدند و بعد فاصله گرفـتند. موضوع جديد در آيه چـرخـش زمـيـن است.

2ـــ آب و گياه زمين از خود آن در آورده شده است:

آب موجود روی زمين گاز و بخاری بوده کهبا آتـشـفـشـانـهـای اوليه زمين از درون آن درآمده و به جو رفته و بعد باريدن گرفته. گياهان نيز ناشی از وجود دی اکسيد کربن بوده که ضمن فعاليت آتشفشانها از درون زمين درآمده بوده است.

زمـيـن آرام شـده

 

« آيا آنکه زمين را آرام نمود و درون آن رودها قـرار داد و برایآن کـوههـا قرار داد و ميان دو دريا ديوار قرار داد، آيا خدائی پابپای وی وجود دارد؟ بيشترين اينها دانشی ندارند (از طبيعت چيزی نمی دانند)».

"أرض" در آيه بمعنی بخشی از کره زمين است که روی آن راه می رويم و زندگی می کنيم، يعنی لايه و قشر خارجی آن است. و نکته آيه اينست که زمين زيرپای ما در آغاز آرام نبوده بلکه می لرزيده است.

زمـيـن در واقـع در ابـتدای شکل گيری خود مذاب و متلاطم بوده است. پس از اينکه رفته رفته سرد شده و قشر بالائی آن سفـت شده نيز، بخاطر نازک بودن آن قشر، فعل و انفعالات خشونت بار درونی زمین، آن قشر نازک و در نتيجه سطح زمين را پيوسته بگونه خشونت باری می لرزانده است (يعنی سطح زمین پیوسته زلزله های خشونت بار داشته است). تا اينکه با گذشت زمان رفته رفته زمين سردتر و سردتر شده، و قشر خارجی آن کلفت تر و کلفت تر می شود، و فعل و انفعالات خشونت بار درونی زمين به اندازه ای از سطح آن فاصله می گيرند که ديگر نمی توانند سطح زمين را بلرزانند (بگونه ای که ما آنرا احساس کنیم). امروزه ضخامت لایه سطح زمین در خشکیها 70 کیلومتر است. و به اين شکل زمين رفتهرفته آرام می شود. (بـقـيه مطالب آيه در جاهای مربوط بخود بررسی شده اند).

بارشهای سنگين اوليه و شقه شقه شدن زمين

 

« و اینکه ما آبها را ريختيم ريختنی ــ بعـدها خشکی را شـقـه کرديم شـقـه کردنی»!

نکات آيه:

1ــ آبهای روی زمين در حجم زيادی ريخته شده است: آبهای موجود روی زمين در ابتدا در درون زمين بوده، بعد بـصـورت بخار با آتـشـفـشـانها همراه با دود و گرما و گاز از زمين خارج شده و در جو جا گرفته و ابرها را تشکيل داده. بعد با سرد شـدن و بـه نـقـطـه بـارش رسـيـدن جـو بـارانـهـای سنگين باريده، طوريکه قـرآن بـجـای واژه بـاريـدن از واژه ريخـتـناستفاده کرده و با مـفـعـول مـطلق «صَـبّـاً» نيز روی ريختنِ آن  تأکـيـد کرده که به معنی: "سيل آسا ريختن آن" ميشود.

2ــ خشکی شقه شقه شده است: خشکيهای زمين در ابتدا يکی بود (يک خشکی بوده)، بعدها شـقـه شـقـه شده است.

 

 

 

 

 

خـشـکـی هـا از هم دور شـده

 

«و خشکی ها را دور برديم».

خشکيهای زمين پس از شقه شقه شدن رفته رفته از هم دور شده اند. در ابـتـدا انـسـان مـتـوجه انطباق خشکيها به هم شد  و پس از بررسیآن نتايج زير بدست آمد:

ـــــ سـنگـهای نواحی غربی اروپا و آفريقا با سنگهای نواحی شرقی آمريکا هم عمر و هم نوع بودند. و نـتـيجه اين می شود که اين دو نقـطه زمانی پيش هم بوده اند.

ـــــ مواد و عـناصری که در حفاری در نقطه ای در غرب قاره آفريقا پيدا و بررسی شـد، بامواد و عناصری که در نـقطه معادل آن در شرق قاره  آمـريکا پيدا شد يکسان بود. و نتيجه اين می شود که اين دو نـقـطـه زمـانی در يک جـا و کـنار هم بوده اند.

ـــــ باتصوير بـرداری نمـودن از اعـماق اقـيـانـوس اطـلـس يک خط سراسری در وسط اقيانوس کشف شـد که مـواد مـذاب درون زمين را بيرون ميريزد و اقيانوس را به دو قسمت تقسيم ميکند و طرفـين خود را از هم دور می کند.

حـرکـت وضـعـی زمـيـن

 

«آيا زمين را گهواره وار نکردیم»!

«اَلَم نـَجْـعـل» بهمعنی: «قـَدْ جَعَـلـنا» است. (پرسش مـنـفـی برای "اقـرار گرفـتن" است). و «مِـهاداً» تشبيه بلـيغ است، به معنی: «کَـالـمِـهاد» به معنی: «گـهـواره وار». و آيه به اين معنی است که: « ما زمين را گهـواره وار نـمـوديـم ».

نـکـات آيـه:

1ــ زمين گهـواره وار است:

يکی از حرکات زمين حرکت گهواره واری آن است. در اين نوع حرکـت قـطـب شـمـال آن در تابـسـتان و زمـستان به يک طرف مايل می شود. در تابستان تمايل آن رو به خورشيد است. در پـائـيـز مـحـور آن راست اسـت. در زمـستان تمايـل آن در جهت خلاف خورشيد است. و در بـهـار محور آن راست است. اين حرکت گهـواره واری زمـيـنحـرکت وضعی ناميده می شود.

2ـــ زمين حرکت دارد:

تشبيه زمين به "گهواره" به معنی: "متحرک" بودن آن است. (و اين برخلاف علم نجومعـصر پيامبر است که در آن زمين ثابت و مرکز جهان بود).

حـرکـت زمین

 

«او زمين و سيارات منظومه شمسی را هر کدام بجا و بمورد آفريد. شب را بر روز می پيچاند در حاليکه روز را بر شب می پيچاند. و خورشيد و ماه را مناسب نمود.هـمه آنها تا زمان مشخصی در حرکت هستند».

نکـتـه آيه: سيارات، زمين، خورشيد و ماه تا زمان تعيين شده ای در حرکت خواهند بود:

عـلـم نـجـوم عـصـر پيامبر می گفـت: زمين ثابت و مرکز جهـان است. ايـن تـئوری تا سال 1543 بقوت خود باقی بود. در آن تئوری (يعنی وقتی زمین ثابت و مرکز جهان باشد و خورشید و سیارات بدور زمین بچرخند)،  ما می بایست سیاره زهره راهمیشه به شکلی که در تصویر سمت چپ می بینیم، بصورت هلالهای ماه ببینیم. ولی وقتی انسان تلسکوپ بکار گرفت دید که سیاره زهره به شکل ماه کامل (ماه شب چهارده) پیدا است (تصویر سمت راست). نتیجه این شد که زهره می بایست به آن طرف خورشید رفته باشد و آن طرف خورشید باشد تا بتواند به این شکل نور خورشید را بازتاب بدهد. و نتیجه این شد که زهره در واقع دور خورشید می گردد نه به دور زمین. و از اینجا بود که انسان نتیجه گرفت که خورشید در مرکز است و سیارات به دور آن می گردند.

از آنجا که مسلمانان معمولاً چیزهای خارجی را دوست دارند و می پسندند، دنبال اندیشه های علمی آن دوران رفته بوده اند و مانند بقیه نوشته اند که زمین به دورخورشید می گردد، در حالیکه آیه خیلی صریح و واضح پس از اینکه از سیارات و زمین و ماه و خورشید صحبت می کند می گوید: همه آنها (يعنی هر یک از سیارات و زمین و خورشید و ماه) تا زمان تعیین شده ای در جریان هستند (یعنی حرکت می کنند). یکی از حرکتهای خورشید حرکت آن در مداری در کهکشان راه شیری با سرعت 900000 کـيـلـومتر در ساعت است، که 225 ميليون سـال طـول می کشد تا آن را طی کند. و حرکت ماه نیز اینست که  بدور زمين در حرکت است.

مدت زمان حرکـت آنها نيز چنانکه آيــه مطرح کرده جاودانه نيست بلکه مدت زمان مشخصی دارند.

از زمـيـن کم می شود

 

«آيا نمی بينند ما رفته رفته از زمين از اطراف آن کم می کنيم»؟

نکـتـه آيـه: از زمين از اطراف آن رفته رفته کم می شود:

زمين در واقع چنان که قــرآن مـطـرح کرده پـيـوسـتـه در حال کم و کاسته شدن است. پيوسته گاز و گرما و انرژی از جو زمين خارج می شود و به فضا می رود، و رفته رفته از حجم و انـدازه آنکاسته میشـود. طوريکه تخـمين زده می شود، زمين در آغاز پيدايش خود حجمی تقـريباً 2000 بار بزرگ تر از حجم کنونی خود داشته است.

از آنجا که از خورشید پیوسته کم میشود از زمین نیز پیوسته کم می شود تا تعادل میان جاذبه و دافعه میان خورشید و زمین ثابت بماند. در زمان پيامبر کسانی بوده اند که می گفته اند: جهان از ازل هـمينطور بوده و همينطور نيز خواهد ماند،  و آغاز و خالـقی  ندارد. آيه کم و کاسته شدن از زمين را برای آنها دلـيـل می آورد که "از ازل اينطور نبوده و اينطور نيز نخواهد ماند". به اين معنی کـه: "در صـورت از ازل بودن همه چيز،از آنجا که از زمين رفـته رفته کم و کاسته می شود، منطقـاً زمين نمی بايست و نمی تواند از ازل بوده باشد ولی هنوز تمام نشده باشد".

زمـيـن شـقـه شـقـه است

« سوگند به جوِ برگشت دهنده ــ و به زمينِ شقه شقه ــ که اين قرآن گفتار جدا جدا است نه اينکه چيز بيهـوده ای  باشد»!

نکات آيه: 1ــ جو بازگشتدهنده است. 2ـــ زمين شـقـه شـقـه است.

1ــ جو بازگشت دهنده است:

جـو مـوارد مـضـر را از آمـدن بـه زمـيـن مـنع می کـند و آنها را به فضا برگشت می دهد، و موارد مفـيدی که از زمين بالامی روند را به زمين برگشت می دهد يا در جو نگه می دارند. (در بخش جو راجع به اين مسائل صحبت شده است).

2ـــ زمين شـقـه شـقـه است:

سطح زمين در واقع شقه شقه است. سطح زمین در مجموع از 10 تا شقه های کوچک و بزرگ تشکيل شده است. محل تـماس لايه ها عـمـدتـاً در سـطح اقـيـانـوس هـا و برخی از دريـاهـا است و هـزاران کـيلومتر طول دارند. ازشکاف ميان آنها مـواد مـذاب بيرون می ريزد که از ضروريات زنده نگه داشتن زمين و مـنـاسب نـمـودن و مـناسب نگـهـداشتن آن بـرای زنـدگـی است. طوريکه اگر نمی بـودند زمين از همان آغاز سرد شدن قـشر خود منفجر می شد، و يا اصلاً حياتی روی آن پا نمی گرفت.

راهـنـمـای مـسـيـر يـابـی زمین

 

« و همينطور خدا زمين را برای شما نشانه دار درست کرد تا بتوانيد راه هایِ بازِ آن را طی کنيد».

نکـتـه آيه: زمين نشانه ای دارد که انسان می تواند با آن راههای باز را طی کند:

راهـهـای بـاز زمـين، راهـهـای دريائی، هـوائی و بيابانـی هـستـنـد که بصورت جاده نيستند. و نشانه داری زمين نيز قطب مغناطيسی آن است که بمثابه نشانه عمل می کند. انسان با تقسيم بندی نمودن زمين و قـطب نما، مسيرهای هوائی و دريائی و زمينی که بصورت جادهنيستند را جهت يابی و پيدا می کند و بسوی مقصد مورد نظر خود پيش می رود.

آيه مزبور نقـل قول از حضرت نوح است. يعنی وی چند هزارسال پيش از ميلاد اين موضوع را به مردم خود گفـته بوده است، ولی مردم طبق عادت هميشگی خود به وی می خنديده اند.

سنگينی مواد درون زمين

«آنگاه که زمين لرزش خود را بلرزد ــ و آنگاه که زمين سنگينی های خود را بيرون بياورد».

نکته آيه: مواد درون زمين سنگين است:

هرچه از سطح زمين رو به عمق برويم مواد درون زمين سنگين تر است. يکی بدليل اينکه نسبت عناصر سنگين تر (مانند آهن) نسبت به عناصر سبک تر بيشتر می شود، و ديگری بدليل فشار وزن مواد بالای آن. چنانکه هنگامی که چند گونی خاکرا روی هم می چينيم، گونی دومی که زير فشار گونی اولی است فشرده تر است. يعنی مثلا اندازه يک سانتيمتر مکعب خاک در گونی دومی بيش از اندازه يک سانتيمتر خاک در گونی اولی است و در نتيجه سنگين تر است. و يک سانتيمتر مکعب خاک در گونی سومی که زير فشار دو گونی بالاتر از خود است از گونی دومی بازهم بيشتر تر است و در نتيجه سنگين تر است، و همينطور که رو به پائين برويم گونيها فشرده تر می شوند. و به اين ترتيب موادی که آتش فشان از اعماق زمين بيرون می ريزد مواد سنگين هستند.

تشبیه زمین به حيوان خوش سواری

 

«اوست که زمين را "مانند يک حيوان سواری که سواره احساس ثبات و آرامش می کند"  کرد».

واژه « ذلـولاً » تشبيه بليغ است به معنی «کالذلول» به معنی «مانند ذلول».و ذلول به معنی: "حـيـوان سـواری اسـت کـه سواره آن احساس آرامش و راحتی و ثبات می کند" و به قـولی بمعنی: "حـيـوان خوش سوار" است.

نکـتـه آيه: زمين مانند حيوان سواری که سواره احساس ثبات و آرامش می کند می ماند:

تشبيه زمين به "حيوان سواری که سواره آن احساس ثباتو آرامش می کند" يعنی چه؟ يعنی اينکه زمين حرکات مختلـف دارد ولی مانند يک حـيـوان خـوش سـوار کـه انـسـان بـر روی آن احسـاس ثبات و آرامـش می کند، حرکات آنرا احساس نمی کند.

زمـين حرکات زیادی دارد. از جمله: دور خود می گردد، دور خورشيد می گردد، به پهـلو متمايل می شود، محور آن حرکت دايـره ای کوچکی می زند. و مانند حيوان خوش سوار می ماند.

و فعل «جَـعْـل» به معـنی: «کـردن وقـرار دادن»، به ايـن معنی است که زمين در آغـاز آرام و با ثبات نبوده است. بلکه بعدها چنين کرده شده. زمين نيز در واقع در ابتدا متلاطم و لرزان بوده است.

زمـيـن مانند جـو هـفـت طبقه است

«خـدا آن است که هـفـت جـو را آفـريـد و از زمـيـن نـيـز چيزی مانـنـد آنهـا».

همانطور که قـرآن مطرح کرده زمين در واقع از 7 قشر (7 لايه) تشکيل می شود:

1ـــ قشر خارجی زمین. این قشر اساساًاز سنگ خارا و کوههای آن تشکیل شده.دما در عمق یازده کیلومتری به 1100 در جه می رسد.

2ـــ قشر زیر قشر خارجی. این قشر از مگنزیم و سلیکات آهن تشکیل شده و در 400 کیلو متری دما تقریباً 1400 در جه است.

3ـــ سومین قشر زمین در عمق میان 400 تا 700 کیلومتری قرار دارد. و از همان عناصر قشر بالائی تشکیل شده است. دما در آن بالای 1400 درجه است.

4ـــ چهارمین قشر تا 2900 کیلومتری عمق امتداد دارد. پائین آن آهن و سلیکات منزیمتقریباً 3800 درجه گرم است.

5ـــ دمای آن بالای 3800 درجه است و فعل و انفعالات خشونت باری در آن صورت می گیرد.

6ـــ ششمین قشر از آهن و آلیاژ فلز نیکل و مقادیر کمی سولفید آهن تشکیل شده.گفته میشود که جریانهای این قشر باعث نیروی آهن ربائی زمین میشود.دمای آن میان 3800 تا 4200 درجه است.

7ـــ از همان آهن و نیکل قشر بالائی خود تشکیل شده و در مرکز آن دما به 6000 درجه می رسد.

پائين ترين سطح خشکی زمين

« روميان در پائين ترين سطح زمين شکست خوردند ولی پس از شکست خود پيروز خواهند شد. در فاصله بين سه تا نه سال آينده. روند تحولات، پيش از آن و پس از آن همه برای خدا است. و آنروزها مؤمنين نيز با کمک سربزنگاهی خداخوشحال خواهند شد»!

نکات آيات:1ـــ محل  شکست خوردن روميان پائين ترين سطح زمين است. 2ـــ روميان در فاصله ميان سه تا نه سال پس از شکست خود از ايرانيان بر آنها پيروز خواهند شد. 3ـ در روزهای پيروزی روميان پيروان محمد نيز با کمک سر بزنگاهی خدا خوشحالخواهند شد.

1ـــ محل  شکست خوردن روميان پائين ترين سطح زمين است:

محل جنگ مورد نظر آيه که در سال 619 میلادی ميان ايرانيان و رومـيـانرخ داده و منجر به شکست روميان شـده در منطقه اَغوار دریای مرده در فلسطین قرار دارد. آن نقطه دقیقاً پائین ترین نقطه سطح خشکی زمین است و 392 متر از سطح دریا پائین تر است. این اندازه گیری البته با امکانات ماهواره ای صورت گرفته و از دانش قرن بیستم بشر است.

2ـــ روميان در فاصله ميان سه تا نه سال پس از شکست خود از ايرانيان بر آنها پيروز خواهند شد:

در سال 626 میلادی یعنی 7 سال بعد، جنگ دیگری میان ایرانیان و روميان در گرفته بوده که در آن رومی ها پیروز شده اند. اگـر چـنـين جنگ مجددی ميان روميان و ايرانيان رخ نمی داد يا نتيجه آن چنانکه آيه پيش بينی کرده بود نمی شد، همه دين محمد می سوخت.روشن است که کـسـيکه ديـنی را از خود در می آورد هـيچگاه چنين چيزی راجع به آينده نمی گويد، که در صورت درست درنيامدن همه دين وی بسوزد. و تنها خداوند می تواند این حرفها را بزند.

3ـ در روزهای پيروزی روميان پيروان محمد نيز با کمک سربزنگاهی خدا خوشحال خواهند شد:

دقیقاً در همان سال و همان روزهای پيروزی روميان بر ايرانيان ميان مسلمانان و دشـمـنان آنها نـيـز نبرد مـعـروف به «بَـدر» در می گيرد و در آن نبرد نابرابر بکمک سربزنگاهیخدا مسلمانان پيروز و خوشحال می شوند. (نصر به معنی: کمک سرِ بزنگاهی است. يعنی: مسلمانان در آستانه شکست خوردن بوده اند و خداوند آنها را کمک کرده و پيروز نموده است).

اگر در تاريخ مشخص شـده مزبور (يعنی در فـاصله سـه تـا نه سـال پس از شکست روميان از ايرانيان) ميان مسلمانان و دشمنان آنها نبردی صورت نمی گرفت و يا نتيجه آن چنانکه قـرآن پـيـش بـيـنی کرده بـود نمی شـد ديـن محـمد می سوخت. روشن است که وقتی کسی دينی را از خود مـی سـازد هـيـچـگـاه هـمه دار و ندار خود را در گرو يک چنين پـيـش بينی اینمی گذارد. و روشن است که چنين پيش گوئيهائی فـقـط کار خداوند می تواند باشد.

خطوط دفاعی آسمان

«در آسمان خطوط دفاعی درست کرديم و آنرا برای بينندگان زيبا نموديم. و آنرا از دخول هر شيطانِ شليک شده ای حفظ نموديم. و آنی که از روزنه ای وارد بشود به شهاب ديدنی تبديل میشود».

«بُرُوجْ» جمع بُرْجْ است. بُرج در اصل بمعنی: رفاه و برخورداری چشمگير است. بعد بطور ضمنی و تلويحی به: قلعه، بارو و کاخِ بيش از يک طبقه اطلاق شده است. و بعد بنابر کارکرد قلعه و بارو در نبردها، بطور ضمنی وتلويحی به: "استحکامات و خط دفاعی" برج اطلاق شده، و در آيه به اين معنی بکار گرفته شده است.

شيطان صفت است و به هر چيزی که برای زندگی تهديد دارد اطلاق می شود. در آيه به: طوفانهای خطرناک خورشيدی اطلاق شده که انفجارات خورشيدی آنها را شليک می کند.

و «استراقسمع» بمعنی: دزدکی گوش دادن، و از لابلای روزنه ای نفوذ کردن است.

نکات آيات: 1ـــ آسمان خطوط دفاعی دارد. 2ــ آنچه از روزنه ای (از ميان خطوطدفاعی) می تواند وارد آسمان بشود به شهاب ديدنی تبديل می شود. 3ــ آسمانِ برای بينندگان زيبا کرده شده است.

1ـــ آسمان خطوط دفاعی دارد:

نيروی مغناطيسی زمين، دور زمين کمربندهای مغناطيسی به شکلی که در تصوير می بينيم درست می کند، که دامنه آنها تا آسمان کشيده می شود. انفجارهای سطح خورشيد پيوسته توده های خطرناک گازی را در فضا شليک میکنند، که بصورت جريانهای باد و طوفان بطرف زمين می آيند. اين بادها وقتی به زمين می رسند توسط اين کمربندهای مغناطيسی دور زمين به شکلی که در تصوير می بينيم به اطراف زمين منحرف کرده می شوند. و به اين شکل اين کمربندها به مثابه استحکامات و خطوط دفاعیِ آسمان عمل می کنند.

3ــ آنچه از روزنه ای (از ميان خطوط دفاعی) می تواند وارد آسمان بشود به شهاب ديدنی تبديل می شود:

بخش ناچيزی از طوفانهای خورشيدی که به اطراف زمين منحرف می شوند، در نواحی قطبی که کمربندهای مغناطيسی ندارد يا ضعيف است موفق می شوند که به درون جو نفوذ کنند. وقتی وارد می شود انرژی الکتريکی توليد می کند و درجاهائی که گازها متراکم تر هستند به درخشش تبديل می شود و انسان آنرا به شکلی که در تصوير می بينيم می بيند. قرآن آنرا شهاب ناميده است. (شهاب به: درخششهای شعله گونه، آتش ساطع، پاره آتش، و مواردی از اين قبيل اطلاق می شود).

3ــ آسمانِ ما برای بينندگان زيبا کرده شده:

آسمانی که ما می بينيم، چنانکه قرآن گفته: برای بينندگان (يعنی برای ساکنين زمين) زيبا کرده شده. زيبائی آن ناشی از بازتاب نور خورشيد توسط عناصر جو است که پس از شکل گيری جو به شکل کنونی خود صورت گرفته است، و پيش از آن چنين نبوده است. نورخورشيد از امواج نور زيادی تشکيل می شود که هر کدام رنگ خود را دارد، وقتی با ذرات غبار و بخار برخورد می کند، نور آبیِ آن بيش از بقيه نورها پخش می شود و به آسمان رنگ آبی می دهد.

و در سوره ق آيه 6 می خوانيم: آيا به آسمان بالای خود نگاه نمی کنند ببينند چگونه آن را ساختيم و آن را زيبا نموديم و هيچ سوراخ و شکافی  ندارد. (أَفَلَمْ يَنْظُرُوا إِلَى السَّمَاءِ فَوْقَهُمْ كَيْفَ بَنَيْنَاهَا وَزَيَّنَّاهَا وَمَا لَهَا مِنْ فُرُوجٍ). معنی سوراخ و شکاف نداشتن آسمان اينست که اگر سوراخ و شکافی می داشت، پشت آن ديده می شد. و اين به اين معنی است که پشت اين آسمانِ آبی که می بينيم چيز ديگریهم هست که با آن فرق می کند. واقعيت هم همين است:

وقتی از آسمان (يعنی از محدوده جو) خارج بشويم می بينيم که پشت آسمان که آن را زيبا می بينيم فضای سياه وجود دارد. اين تصوير از بيرون از آسمان (يعنی بيرون از محدوده جو) و در روز گرفته شده. چنانکه می بينيم پشت آسمان فضا است ورنگ آن نيز سياه است.

ميزان آب و خشکی زمين

واژه «بَـحْـر» به معنی دريا 41 بار در قـرآن بکار رفـته و واژه «بَـرّ» به معنی خشکی 12 بار. «12» بـار 29 درصـد «41» بار است. خشکی سـطح زمـيـن نيز 29 درصد است و 71 درصدبـقـيه آن آب است.

 

به زير رفتن زمين در دريا

« آيا خيالتان راحت است از اينکه کـنار خشکی را به زير نخواهـد کشيد»؟

نکـتـه آيـه: امکان به زير رفتن کنار خشکی امری منتفی نيست:

اينکه آيه بزير رفتن کنار خشکیرا امری غير ممکن نمی داند و توجه انـسان را به آن جلب می دهد، به اين معنی است که در آنجا اتفاقی يآ اتفاقاتی می افتد که احتمال و امکان به زير رفـتن کنار خشکی را مـنـتـفی نمی کند.

درياها در واقع روی قـشر اقيانوسی زمين قرار دارند و قشر اقيانوسی زمين نيز بشکلی که در تصوير می بينيم زير قشر قاره ای می رود. و در وضـعـيـتی که امکان رو به پائـيـن چرخيدن بخـش مـربـوط به خـشـکـی قـارهای (کـه در نـزديـکـی خـشکی است) وجود دارد.

زمين نشست می کند و از آسمان اجرام بزرگ آسمانی می افتد

«آيا نمی توانند وضعيت حال و گذشته زمين و فضا را ببينند و بدانند که اگر ما بخواهيم میتوانيم زمين را زير آنها پائين بکشيم يا اجسام بزرگ را از فضا روی آنها بيندازيم»؟

نکات آيه: 1ـــ مواردیاز پائين رفتن زمين برای ديدن وجود دارد. 2ـــ مواردی از افتادن تکه های بزرگ از فضا در زمين وجود دارد.

1ـــ مواردی از پائين رفتن زمين برای ديدن وجود دارد:

 

 

 

 


اينجا نقطه و نمونه ای از فرونشستن زميناست.

2ـــ مواردی از افتادن تکه های بزرگ از فضا در زمين وجود دارد:

در فـضـای دور و نـزديـک ما اجسام کوچک و بـزرگ زيـاد وجـود دارد. پارههای کوچک وقـتی بطرف زمين می آيند جو زمين آنها را می سوزاند و پودر می کند. ولی بزرگ آنها گـاه گـاهـی بـطرف زمين میآيند. حفره ای که در تصویر می بینیم مربوط به سقوط سنگ آسمانی در استرالیا است. (بزرگترین حـفـره ای که تا کنون انسان آنرا پيدا کرده است در آريزونا است و 1300 متر قطر دارد. يعنی به وسعت يک دهکده است)

سطح زمین و کوهها روی حساب درست شده اند

« و آیا نمی توانند ببینند کوهها روی چهحسابی بپا داشته شده اند ــ و زمین روی چه حسابی سطح داده شده است»!

کوهها به چه حسابی بپا داشته شده اند؟

یکی از نقش کوهها اینست که کوههای بلند روند حرکت بادها را هدایت میکنند. و بادها ابرها را هدایت می کنند. و ابرها نیز با خود باران دارند. و باران نیز با خود شرایط آب و هوائی دارد.

یکی دیگر از نقش کوهها اینست کهوقتی دولایه زمین با هم برخورد می کـنـنـد یـا یـکـی زیر دیگری می رود، زمین چین می خورد و کوه درست می شود که باعث می شود لایه ای که رو به بالا حرکت می کند بالا نرود و زمین شیب پیدا نکند.

یکی دیگر از نقش کوهها اینست که تحت تأثیر عوامل فرسایش تحلیل می روند وآب و باد، سنک و خاک آنها را به سطح زمین منتقل می کند و سطح زمین نو می شود و سطح کهنه پائین می رود. 

زمین به چه حسابی سطح داده شده است؟

چنانکه می دانیم زمین در آغاز مذاب بوده است،.یعنی کاملاً مسطح بوده است مانند سطح اقیانوسها. چنين زمینی وقتی سرد و سفت میشود نیز منطقاً می بایست کاملاً مسطح بشود مانند دشتها، بعلاوه بلندیهای ناشی از آتشفشانها. بعد وقتی بارانهای اولیه بر چنینزمینی می بارند چنانکه در تصویر سمت چپ می بینیم، آب تمامی سطح زمین را به یکسان می پوشاند، غیر از جاهائی که احتمالاً بخاطر ارتفاع زیاد کوهها، قله آنها از آب بیرون می ماند. در چنین زمینی اگر حیات هم می توانست ایجاد شود امکان به خشکی رفتن و تکامل یافتن آن و نهایتاً پیدایش انسان وجود نمی داشت. ولی به شکلی که در تصویر سمت راست می بینیم، بخشی از زمین که بعد ها از هم جدا شده و فاصله گرفته اند و ما آنها را قاره ها می نامیم، سطح آنها بالاتر از بقیه سطح زمین بوده و بیرون از آب مانده بوده است و یا آب کمتری روی آن بوده که رفته رفته با فعاليت آتفشانها و تحولات زمین از آب بیرون آمده است.

نکته دیگر در حساب و کتاب داشتن سطح زمین شکافته بودن قشر خارجی آن است. به این معنی که قشر سفت و سخت آن بصورت پوست پرتقال که بطور یکپارچهدور پرتقال را گرفته دور زمین را نگرفته، بلکه تکه تکه است و از میان آنها مواد مذاب به شکلی که در تصویر در محل فلشها می بینیم بیرون می ریزد. این شکافها برای جلوگیری از منفجر شدن زمین و برای تجدید شرایط زیستی روی زمین توسط موادی که بیرون ریخته می شود برای موجودات زنده ضروری است.

 

نکته دیگر زخامت قشر خارجی زمین است که در قاره ها تا 70 کیلومترمی نیز میرسد. و این به اندازه ای است که فعل و انفاعالات درونی زمین نمی تواند آنها را بلرزاند، در حالیکه زخامت آن در اقیانوسها از 6 کیلومتر بشتر نیست.

نتیجه این می شود که زمین در واقع "حساب شده" سطح داده  شده است. و کسی که این مسائل را برای مطالعه و بررسی مطرح می کند که حساب و کتابی را در آنها ببینند طبعاً این چیزها را می دانسته، و آن نیز کسی است که زمین را درستکرده است.

سطح زمين عوض می شود

 

« آيا سطح زمين را فرايند عوض شدن نداديم»؟

(کِفات و تکفيت بمعنی: بيرون و بالا آوردن درون و پائين يا درون بردن بالا است).

آيه اظهار می کند که زمين(يعنی سطح آن) پيوسته پائين می رود و درون آن بالا می آيد، يعنی سطح آن عوض می شود.

سطح زمين در واقع چنانکه آيه ميگويد پيوسته پائين و درون ميرود و درون آن به سطح می آيد. به اين ترتيب که مـواد مذاب زمين بيرون از زمين می ريزد و روی زمين جاری می شود يا کوه درست می کند، و همينطور فشار درونی زمين سطح زمين را بلند می کند و کوه درست می کند، وهمينطور در جاهائی بخشی از زمين پائين می رود و بخشی ديگر بالا می آيد و کوه درست می شود. و کوهها بر اثر عوامل فرسايش شکسته می شوند و با جريان آب و باد به اطراف منتقل می شود و روی سطح زمين را می پوشـانـد. به ايـن ترتيب با گـذشت زمان سـطح زمين به زير می رود و سطح جديدی روی آنرا می پوشاند. و به اين خاطر است که شهرهائی که چند هزار سال پيش روی سطح زمين بوده اند الآن در زير سطح زمين قرار دارند.

زمین فرش شده

«آن خدائی که زمین رابرای شما فرش کرد (هموار کرد)».

زمین در آیه مجاز است. منظور از فرش نمودن آن "فرش نمودن کوهها وبلنديهای آن" است، و نتیجه آن فرش نموده شدن سطح زمین می شود.

زمین در ابتدای خود مذاب بوده است. رفته رفته سرد شده و قشر خارجی آن کلفت تر و کلفتر شده است. در آغاز که قشر آن نازکبوده فعل و انفعالات درونی زمین باعث ایجاد میلیونها آتـشـفـشـان می شده که مواد مذاب را بیرون می ریخته اند. وجود میلیونها دهانه آتشفشان نیز، سطح زمین را به مناطق کوهستانی و شبه کوهستانی تبدیل می کند.

با گذشت زمان قشر زمین کلفتر و کلفتر شده و آتشفشانها خاموش شده اند، و بعدهاعوامل فرسایش در طول صدها هزار سال و ميليونها سال رفته رفته کوهها را فرسوده و فرش نموده و سطح زمین را هموار نموده است. و به این شکل همانطور که قرآن می گوید سطح زمین در ابتدا در واقع فرش نبوده (هموار نبوده) و بعدها فرش شده است.

ادامه مطلب مورد نظر رمز دارد.
لطفا رمز عبور مربوط به مطلب را وارد کرده ، دکمه تایید را کلیک کنید.


:: موضوعات مرتبط: علمی , ,
:: بازدید از این مطلب : 404
|
امتیاز مطلب : 16
|
تعداد امتیازدهندگان : 4
|
مجموع امتیاز : 4
ن : [cb:post_author_name]
ت : [cb:post_create_date]

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان asrarehasti و آدرس shorezary.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.






RSS

Powered By
loxblog.Com